مطلب پیشنهادی :
ad
+
ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی گنج حکمت آفتاب جمال حق فارسی دوازدهم ▶️+ آرایه ها

ترجمه و مفهوم و ارایه های ادبی حکایت آفتاب جمال حق صفحه 51 درس 6 کتاب ادبیات فارسی پایه دوازدهم متوسطه دوم

معنی گنج حکمت آفتاب جمال حق فارسی دوازدهم ؛ در این نوشته با معنی کلمات و مفهوم و آرایه های ادبی حکایت آفتاب جمال حق صفحه ۵۱ درس ششم کتاب ادبیات فارسی دوازدهم متوسطه دوم رشته های تجربی و ریاضی و انسانی و فنی حرفه ای آشنا می شوید. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

همچنین بخوانید: معنی گنج حکمت خاکریز فارسی دوازدهم

معنی گنج حکمت آفتاب جمال حق فارسی دوازدهم
معنی گنج حکمت آفتاب جمال حق فارسی دوازدهم

معنی و آرایه های ادبی حکایت آفتاب جمال حق فارسی دوازدهم

بازگردانی و معنی گنج حکمت آفتاب جمال حق به زبان ساده فارسی دوازدهم :

پادشاهی به درویشی گفت که مرا آن لحظه که تورا به درگاه حق، تجلّی و قرب باشد، یاد کن.

گفت که: «چون من در آن حضرت رسم و تابِ آفتاب آن جمال بر من زند، مرا از خود یاد نیاید؛ از تو چون یاد کنم؟! امّا چون حق تعالی بنده‌ای را گُزید و مستغرق خود گردانید، هر که دامن او را بگیرد و از او حاجت طلبد، بی آنک آن بزرگ، حق یاد کند و عرضه دهد، حق، آن را برآرد.»

معنی: پادشاهی به درویشی (در اینجا که کسی از جایگاه معنوی برخوردار است) گفت در زمانی که به عبادت می‌پردازی و به خدا نزدیک می‌شوی یادی از ما کن.

درویش گفت: «چون من به بارگاه ایزدی می‌رسم و نور زیبای خداوند بر من می‌تابد، من خودم را نیز از یاد می‌برم؛ چگونه به یاد تو باشم؟! اما هنگامی که خداوند بنده‌ای را انتخاب کرد و غرق خود گردانید، هر کس به او متوسل شود و از او حاجتی بخواهد، بدون آن که بزرگ، به درگاه خدا یاد کند و حاجت را اظهار کند، خداوند آن حاجت و خواسته را برآورده می‌کند.»

آرایه ها: تو را: «را»ی دارندگی
پادشاه، درویش: تضاد
چون نخست و دوم: جناس
از تو چون یاد کنم؟!: پرسش انکاری
دامن کسی را گرفتن: کنایه از متوسل شدن

تشیبه: آفتاب جمال «زیبایی همانند آفتابی است که می درخشد»

مفهوم و پیام گنج حکمت آفتاب جمال حق صفحه ۵۱ فارسی دوازدهم

برای نزدیکی به خداوند حاجت گرفتن باید به صورت مستقیم با خدا صحبت کنیم و از کسی در این مورد درخواست نکنیم.

معنی کلمات و واژه های گنج حکمت آفتاب جمال حق فارسی دوازدهم

درویش: تهیدست و صوفی
تجلی: جلوه گری
قرب: نزدیکی (هم آوا؛ غرب: باختر)
حضرت: بارگاه
تاب: تابش، فروغ

جمال: زیبایی، منظور خداوند است
زد: تابید
مرا از خود یاد نیاید: من خودم را نیز فراموش می‌کنم
چون: چگونه
چون: هنگامی که

گزیدن: انتخاب کردن (بن ماضی: گزید، بن مضارع: گزین)
مستغرق: غرق شده
مرجع «او»: بنده ای که مستغرق حق شده
عرضه دادن: ارائه دادن
برآوردن: اجابت کردن (بن ماضی: برآورد، بن مضارع: برآور)

همچنین بخوانید: معنی و پیام گنج حکمت گمان فارسی دوازدهم

توجه: شما دانش آموزان عزیز و کوشا می توانید برای دسترسی سریع تر و بهتر به مطالب کمک درسی کتاب فارسی پایه دوازدهم متوسطه دوم ، کلمه و عبارت « ماگرتا » را به همراه مطلب مورد نظر خود جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله معنی و آرایه های ادبی گنج حکمت آفتاب جمال حق صفحه 51 درس ششم کتاب فارسی دوازدهم متوسطه دوم ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. نظرات خود را در بخش دیدگاه به اشتراک بگذارید. 😃

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × 3 =