ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی ضرب المثل دم خود را روی کول گذاشتن ⚜️ + داستان و تاریخچه

ریشه و مفهوم حکایت «دم خود را روی کول گذاشتن» به همراه داستان و تاریخچه آن

معنی ضرب المثل دم خود را روی کول گذاشتن : این اصطلاح به معنای ترسیدن و فرار کردن است که می‌تواند در مواقع بسیاری مورد استفاده قرار بگیرد. گاهی ممکن است افراد از چیزی بترسند یا حتی کار غلطی انجام داده باشند که بخاطر سرزنش نشدن فرار کنند. در ادامه با بخش ضرب المثل ماگرتا همراه باشید.

مطلب پیشنهادی: معنی ضرب المثل توی هول ولا ماندن

معنی ضرب المثل دم خود را روی کول گذاشتن

مفهوم ضرب المثل دم خود را روی کول گذاشتن

ضرب المثل دم خود را روی کول گذاشتن با مفاهیمی همانند فرار کردن، ترسیدن، ناامیدی و شکست خوردن سروکار دارد. این ضرب المثل در مواقع بسیاری مورد استفاده قرار می‌گیرد و به کسی اشاره دارد که از ترس شکست فرار کرده یا از کسی ترسیده و پا پس کشیده است.

حتی در مواقعی می‌توان از این ضرب المثل برای تحقیر کردن کسی نیز استفاده شود که همه این موارد در زمانی رخ خواهند داد. این ضرب المثل به ترس و فرار کردن کسی اشاره دارد که قصد حقه زدن به افرادی را داشته ولی با وضعیتی روبرو شده که قادر به انجام هیچ کاری نبوده و مجبور شده که بدون به دست آوردن چیزی فرار کند.

داستان حکایت دم خود را روی کول گذاشتن

روزی روزگاری مردمانی ساده در شهر کوچکی و در کنار یکدیگر زندگی می‌کردند. در اوایل سال مردی به عنوان تاجر وارد این شهر شد و برای خود مغازه‌ای گرفت و مشغول خرید و فروش لوازم و اجناس خود شد. تاجر با ارزان فروشی و مهربانی توانسته بود که خود را در دل مردم شهر جا کند و به این طریق تمامی مردم شهر به او اعتماد کرده بودند.

روزی تاجر مردم را در میدان شهر جمع کرد و به آن‌ها گفت: من پیشنهادی برای همگی شماها دارم که می‌توانید با آن به فردی پولدار تبدیل شوید. اگر مایل بودید می‌توانید پول و سرمایه‌های خود را به من دهید تا با پول‌هایتان تجارت کنم و از سود تجارت هر چه به دست آمد، به شما هم بدهم.

مردم شهر که مدتی بود تاجر را می‌شناختند و به او اعتماد داشتند این پیشنهاد را قبول کردند. ولی همیشه فرد مهربان عاقل و عالم نخواهد بود و مردم شهر نمی‌دانستند که تاجر می‌خواست سر آن‌ها کلاه بگذارد. همگی مردم کل پول و دارایی‌های خود را جمع‌آوری کرده و هر چه که داشتند را به تاجر دادند.

تاجر نیز پس از دریافت تمامی اموال و دارایی‌های مردم بعد از چند هفته تجارت و باروبندیل خود را بست و آماده رفتن شده بود که در این حال یکی از اهالی شهر حقه تاجر را فهمید و سپس مردم شهر را جمع کرد و کل ماجرا را برای آن‌ها تعریف کرد.

مردم برای پس گرفتن حق و حقوق خود شبانه به خانه تاجر رفتند و زمانی که تاجر صدای مردم را از پشت در شنید از ترسش بدون اینکه چیزی بردارد، همه چیز را گذاشت و از پشت بام فرار کرد. مردم نیز وقتی که در را شکستند و دیدند که تاجر فرار کرده است، یکی از جوانان گفت: تاجر دمش را روی کول گذاشته و فرار کرده است.

مَثَل های پیشنهادی:
معنی ضرب المثل بوقلمون صفت
و
معنی ضرب المثل از حق تا ناحق چهار انگشت فاصله است

✅ به پایان معنی ضرب المثل دم خود را روی کول گذاشتن رسیدیم، اگر دیدگاهی درباره این ضرب المثل قدیمی داشتید حتما آن را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

موسوی پوران

هم‌بنیانگذار مجله ماگرتا ، زندگی ۲۴ ساعته روی خط آنلاین دهکده جهانی وب . تحلیلگر و متخصص تولید محتوای با ارزش و با کیفیت هستم و ۸ سالی می شود که وارد دنیای دیجیتال شدم. مدیر تیم تحقیق و توسعه شرکت هستم. بالاترین لذت برای من انجام کار تیمی ست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار + 10 =