مطلب پیشنهادی :
ad
+
ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی درس هجدهم فارسی یازدهم ❤️ خوان عدل

گام به گام معنی و ارایه های قلمرو ادبی و زبانی و فکری شعر درس خوان عدل 18 هجده ادبیات فارسی یازدهم

گام به گام معنی و آرایه درس هجدهم خوان عدل فارسی یازدهم ؛ در این نوشته با معنی و ارایه های قلمرو ادبی و زبانی و فکری شعر درس ۱۸ هجدهم خوان عدل کتاب ادبیات فارسی یازدهم متوسطه دوم رشته های تجربی و ریاضی و انسانی و فنی حرفه ای آشنا می شوید. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

همچنین بخوانید: جواب کارگاه متن پژوهی درس هجدهم فارسی یازدهم

گام به گام معنی و آرایه درس هجدهم خوان عدل فارسی یازدهم
گام به گام معنی و آرایه درس هجدهم خوان عدل فارسی یازدهم

معنی و آرایه های ادبی درس هجدهم فارسی یازدهم خوان عدل

شرق از آنِ خداست
غرب از آنِ خداست
و سرزمین‌های شمال و جنوب نیز
آسوده در دستان خداست.

معنی (قلمرو فکری): شرق، غرب، شمال و جنوب یعنی سرتاسر عالم برای خداست و اوست که همه را با قدرت خویش اداره می کند.

قلمرو زبانی: آسوده: راحت، به آسانی

قلمرو ادبی: در دستان خدا بودن: کنایه از تحت فرمان و قدرت الهی بودن
دست: مجاز از توان و نیرو
سرزمین های شمال و جنوب: مجاز از کل جهان
جمله آخر: واج آرایی “س”

شرق، غرب، شمال، جنوب: مجازاً همه عالم
بند شعر به صفات حافظ، علیم، ناظر بودن خداوند اشاره دارد.

اوست که عادل مطلق است،
و خوان عدل خود را بر همگان گسترده
باشد که از میان اَسمای صدگانه‌اش،
او را به همین نام بستاییم،
آمین!

معنی (قلمرو فکری): خداوند تنها عدلی است که عدالتش همه چیز را فرا گرفته و به کسی ستم نمی کند. در میان نام های بسیار خداوند، باید او را به این نام (یعنی عدالت) ستایش کنیم.

قلمرو زبانی: مطلق: همیشگی
عادل: منصف، درست، با عدالت
همگان: همه موجودات

قلمرو ادبی: خوان: سفره گسترده
اسما: جمع اسم، نام ها
مطلق: بی شرط و قید، صرف
خوان عدل: اضافه تشبیهی
خوان گستردن: کنایه از نعمت دادن
قلمرو زبانی: خوان عدل گستردن: کنایه از عدالت ورزیدن

اگر فکر و حواسم این جهانی است،
بهره‌ای والاتر از بهر من نیست

معنی (قلمرو فکری): اگر فکر و حواسم معطوف به این جهان باشد (تفکر مادی‌گرایانه داشته باشم) بهره‌ای بالاتر از این دنیا هم نصیب من نمی‌شود. (فقط دنیا را دارم و از آخرت بی‌بهره‌ام.)

قلمرو زبانی: از بهر: بهر، برای، نصیب
مبدل ساختن: دگرگون ساختن، تغییر دادن

قلمرو ادبی: فکر و حواسم: مجاز از کل وجود
این جهانی: زمینی، مادی
بهر، بهره: جناس ناهمسان اختلافی

روح را خاک نتواند مبدّل به غبارش سازد،
زیرا هر دم به تلاش است تا که فرا رود.

معنی (قلمرو فکری): افکار مادی هیچ بهره‌ای از معنویت نخواهد برد و روح والای انسانی چون متعالی است، جسم مادی نمی‌تواند آن را بی‌ارزش سازد.

قلمرو زبانی: فرا رود: بالا رود
دم: نفس

قلمرو ادبی: دم: مجاز از لحظه
خاک: مجاز از جسم یا دنیا
است، نیست: سجع، جناس، تضاد

هر نَفَسی را دو نعمت است:
دم فرو دادن و برآمدنش؛
آن یکی مُمدّ حیات است،
این یکی مُفرِّح ذات؛

معنی (قلمرو فکری): در هر نفس کشیدن دو نعمت است: دم و بازدم؛ فرو دادهن نَفَس، یاری دهندهٔ زندگی است و بازدم سبب شادی وجود است.

قلمرو زبانی: رستن: نجات یافتن، رها شدن
فرودادن: پایین دادن
برآمدن: بالا آمدن
حیات: زندگی
حیاط: محوطه جلوی خانه
مُمدّ: یاری دهنده
مفرِّح: فرح بخش، شادی بخش

قلمرو ادبی: فرو دادن، بر آمدن: تضاد
حیات، ذات :سجع
تلمیح سخن معروف سعدی

و چنین زیبا، زندگی در هم تنیده است
و تو شکر خدا کن، به هنگام رنج
و شکر او کن، به وقت رَستن از رنج.

معنی (قلمرو فکری): (این نمونه ای از زیبایی های نعمت های خدا بود) و سراسر زندگی ما را همین نعمت های زیبای خداوند تشکیل داده است. و تو (ای انسان) هم در هنگام سختی ها خدایت را شکر کن و هم هنگامی که از سختی های زندگی نجات یافتی شکر او را به جا بیاور.

قلمرو زبانی: تنیده: بافته، منسوج، تابیده
رنج: سختی

قلمرو ادبی: ندارد

بگذار بر پشت زین خود معتبر بمانم
تو در کلبه و خیمهٔ خود باز بمان
بگذار که سرخوش و سرمست به دوردست‌ها روم
و بر فراز سرم هیچ جز اختران نبینم.

معنی (قلمرو فکری): بگذار راحت و آسوده به سفرم ادامه دهم، در حالی که تو در همان سکوت و بدون تلاش بمانی. بگذار در حرکت باشم و چیزی جز آسمان بالای سرم نبینم. یعنی می خواهم روحم را به اوج (ارزش) ببرم و به چیزی جز نعمت های خدا فکر نکنم.

قلمرو زبانی: خوش و سرمست به دور دست‌ها روم: خوش: قید
مست: معطوف به قید
معتبر: با اعتبار
اختران: ستارگان

قلمرو ادبی: پشت زین: مجاز از سیر و سیاحت
کلبه و خیمه: مجاز از حضر و در خانه ماندن و تنهایی
بر فراز سرم هیچ جز اختران نبینم: اغراق

او اختران را در آسمان نهاده
تا به برّ و بحر نشانمان باشند
تا نگه به فرازها دوزیم
تا از این ره، لذّت اندوزیم.

معنی (قلمرو فکری): خداوند ستارگان را در آسمان قرار داد تا بتوانیم در دریاها و بیابانی که در آن هستیم راه خود را پیدا کنیم. و نیاز ما به نگاه به ستارگان آسمان به ما می آموزد که برای لذت بردن از سفر زندگی که مانند یک سفر است همیشه به آسمان نگاه کنیم و به هیچ چیز جز خدا فکر نکنیم.

قلمرو زبانی: بحر: دریا
اندوختن: ذخیره کردن
نهادن: گذاشتن

قلمرو ادبی: نهادن: گذاشتن (بن ماضی: نهاد، بن مضارع: نه)
بر و بحر: مجاز از همۀ جهان
برّ و بحر: جناس ناهمسان
بر، بحر: تضاد، تناسب
دوزیم و اندوزیم: سجع

پیام: خداوند ستارگان را در آسمان به عنوان نشانه قرار داده / باید نگاهمان به بالا و به عالم ملکوت و معنا باشد.

معنی کلمات و واژه های درس هجدهم فارسی یازدهم

آسوده: راحت، به آسانی
مطلق: همیشگی
عادل: منصف، درست، با عدالت
همگان: همه موجودات
از بهر: بهر، برای، نصیب

مبدل ساختن: دگرگون ساختن، تغییر دادن
فرا رود: بالا رود
دم: نفس
رستن: نجات یافتن، رها شدن
فرودادن: پایین دادن
برآمدن: بالا آمدن

حیات: زندگی
حیاط: محوطه جلوی خانه
مُمدّ: یاری دهنده
مفرِّح: فرح بخش، شادی بخش
تنیده: بافته، منسوج، تابیده

رنج: سختی
معتبر: با اعتبار
اختران: ستارگان
بحر: دریا
اندوختن: ذخیره کردن
نهادن: گذاشتن

همچنین بخوانید: جواب درک و دریافت روان خوانی آذرباد صفحه ۱۵۶ فارسی یازدهم

توجه: شما دانش آموزان عزیز و کوشا می توانید برای دسترسی سریع تر و بهتر به مطالب کمک درسی کتاب فارسی پایه یازدهم متوسطه دوم ، کلمه و عبارت « ماگرتا » را به همراه مطلب مورد نظر خود جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله معنی و آرایه های ادبی و زبانی شعر درس خوان عدل 18 هجدهم ادبیات فارسی یازدهم ؛ برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫8 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 − 2 =